به سوراخ فرستادن توپ با یک ضربه (در بازی گلف)! زنبورهای عسل چگونگی حرکت دادن توپ و گذاشتن آن در سوراخ را فراگرفتهاند تا جایزه بگیرند! و این فراتر از چیزی است که پیشتر گمان میشد در توانایی موجودات با مغز کوچک باشد!
پژوهشهای پرشمار پیشین نشان داده بود که زنبورهای عسل کودن نیستند ولی آن کارها بخشی از تواناییهای طبیعی زنبور که برای پیدا کردن غذا است را بکار میگرفت.
برای نمونه، زنبورها توانستهاند برای رسیدن به گلمصنوعیای که در آن محلول حاوی شکر قراردارد، رشتهایی را بکشند! زنبورها در طبیعت نیز گاهی مجبورند برای دسترسی به بخشی از گل که شیرهی شیرین در آن قرار دارد، بخشی از گل را بِکِشند! پس این کار برای آنها بیگانه نیست!
به گفتهی Olli Loukola در دانشگاه Queen Mary در لندن با اینکه این کارها پیچیده به نظر میرسند ولی نشانگر یادگیری عمیق نیستند.
Loukola و همکارانش تصمیم گرفتند به زنبور جابجا کردن چیزی را بیاموزند که به جایزه وصل نباشد!
برای همین کار، زمین کوچکی با یک سوراخ در وسط آن که با محلول شکر پرشده بود، آماده کردند. زنبورها باید برای دسترسی به محلول، توپ را به درون سوراخ بیندازند. سپس با بکار گیری یک زنبور پلاستیکی که در نوک چوبکی قرارداده بودند به زنبورها چگونگی حرکت دادن توپ را آموزش دادند.
پژوهشگران سپس سه گروه زنبور دیگر را نیز به آزمایش وارد کردند ولی آموزش آنها را به روشهای دیگری انجام دادند.
یک گروه با نگاه به عملکرد گروه پیشین (گروهی که با کمک زنبور پلاستیکی آموزش دیده بودند) این کار را فرا گرفتند.
برای گروه دیگر، توپ با بهره از یک مگنت نامرئی حرکت داده و به سوراخ رانده میشد.
و به گروه سوم تنها حالتی که توپ درون سوراخ است نشان داده شد.
سپس زنبورها به حال خود رها شدند.
زنبورهایی که با تماشای عملکرد زنبورهای دیگر این کار را فراگرفته بودند، عملکرد موفقتری داشتند و توپ را در زمان کوتاهتری به سوراخ میرساندند.
زنبورهایی که حرکت دادن توپ با مگنت را شاهد بودند نیز از گروهی که حرکت دادن توپ را شاهد نبودند عملکرد بهتری داشتند.
هنگامی که آزمایش با ۳ توپ که در فاصلههای گوناگون از سوراخ قرار داشتند تکرار گردید که ۲ توپ با آغشته شدن به چسب با سختی حرکت داده میشدند. باز زنبورها توپی را که زودتر میتوانستند به سوراخ برسانند را انتخاب میکردند.
فیلم آزمایش را در اینجا ببینید
به گفتهی Loukola این نشان میدهد که زنبورها تنها کورکورانه تقلید نکردهاند بلکه توانستهاند آنچه فراگرفته اند را با تجربه بهبود دهند. و این انعطافپذیریِ شناختی، میتواند در تغذیهی موفق با وجود تغییر شرایط طبیعی محیط نیز، به زنبورها، کمک کند.
به گمان Loukola این رفتار زنبورها نشان میدهد که میتوانند از ابزار استفاده کنند! توانایی ویژهای که پیشتر گمان میشد تنها در گونههای محدودی از جانوران مانند پستانداران و کلاغها وجود دارد!
Eirik Søvik از دانشگاه Volda در نروژ با این دیدگاه موافق است و میگوید ما عادت داریم کارهایی که جانوران با "مغز کوچک"، انجام میدهند را ساده ببینیم ولی اگر همین کار را مهره داران انجام دهند پیچیده میبینیم!
ولی مکانیسم رفتارهای به ظاهر پیچیده در حشرهها و مهرهداران، میتواند یکسان باشد و شاید برای داشتن توانایی بکارگیری ابزار، به مغز زیادی نیاز نباشد!
اگر آزمایشهایی با همین دقتی که بر روی حشرهها انجام میگیرد را بر روی مهرهداران هم انجام دهیم اگرچه در آغاز شاید پیچیده به نظر برسد، ولی دیده خواهد شد که همین مکانیسم حشرهها در مهرهداران هم همینگونه است.
پژوهشگران هوش مصنوعی، به تواناییهای شناختی زنبورها علاقهمند هستند و برخی از ایشان سرگرم ساختن مدل رایانهای از مغز حشرهها هستند تا بیابند که طبیعت چگونه رفتار پیچیده را شکل میدهد!
بررسی رفتار حشرهها هر روز بیشتر از دیروز نشان میدهد که چه کارهای بسیاری را میتوان با سخت افزارهای محدودی انجام داد!
Loukola میگوید: باور قدیمی بر این بود که جانورانی که مغز کوچکی دارند زیرک و با هوش نیستند ولی پژوهشهای ما نشانگر این است که این دیدگاه درست نیست! و جانوران دارای مغز کوچک نیز میتوانند رفتارهای شناختیِ انعطافپذیر داشته باشند!
لینک منبع خبر: