برای من آزمایشی انجام دهید
به جایی که اکنون در آن هستید اشاره کنید (نشان بدهید)
جایی که فکر میکنید بخش هشیار شما هست یعنی جایی که با آن دنیا را تجربه میکنید
به احتمال زیاد (در پاسخ به من) اکنون دارید به جایی در سر خود اشاره میکنید.
همهی ما حس میکنیم که در جایی در پشت چشمهایمان هستیم ولی همه میدانیم که در آنجا مغز ما قرار دارد و آنجا آن بخش رازآلودی نیست که نگهدارندهی همهی اندیشهها، ترسها و آرزوهای ما باشد!
من دارم تلاش میکنم بگویم که تفکیک جایی که هستید و جایی که (احساس میکنید) فکر میکنید که هستید از هم، دشوار است.
اگر بتوانیم شما را در پیکر یک ماشین وارد کنیم چطور میشود؟ در اینصورت ممکن است که بتوانیم شما را به روش دیگری بررسی کنیم!
سال ۱۹۹۵ فیلم های کارتونی "شبح درون پوسته" دنیای بسیار پیشرفتهای را به تصویر کشیدند که در آن همه یا بیشتر بدن انسانها منسوخ شده است. همهی اعضای بدن و مغز بصورت مصنوعی ساخته شده است و تنها باید روح و هوشیاری انسان را به آن منتقل نمود.
انتقال هوشیاری یک "آزمایش فکری" جالب فلسفی، سیاسی و اخلاقی است. ولی در این کار براستی چه چیزی به پوسته منتقل میشود؟
اگر هوشیاری من به این مغزواره (مغز مصنوعی) منتقل شود آیا چیزی (وزن) این مغز تغییر خواهد کرد؟ آیا چیز غیر مادی به ماده تبدیل میشود؟ وزن روح من چقدر است؟
در اوایل قرن ۲۰ پزشکی بنام Duncan MacDougall گزارش معروفی داد که وزن یکی از بیمارانش بلافاصله پس از مرگ ۲۱ گرم کاهش یافته است. تا ۱۰۰ سال پس از آن نیز مردم این ۲۱ گرم را وزن روح به حساب میآورند. و میگویند "شما" این ۲۱ گرم وجودتان است!
آزمایشهای MacDougal هرگز به عنوان آزمایشهایی علمی شناخته نشدند ولی حالا که انتقال هوشیاری چیزی دور از ذهن نیست، فکر میکنم که میتوان آن را به زبانی آسانتر نیز بیان کرد.
اگر وقتی میگوییم "شما" منظور "هوشیاری شما" باشد، که من نیز با این دیدگاه موافقم، و کسی بخواهد روح شما را به پوستهای منتقل کند، نخست باید همهی دانستههای مغز شما را به زبان "داده" ترجمه کند.
حتی اگر چنین چیزی شدنی باشد، برآورد حجم دادههای مغز شما در گسترهی یک ترابایت تا یک پتابایت است. برآورد دست بالا، که یک پتابایت است، مانند این است که ۳۹ هزار حافظه جانبی ۶۴ گیگابایتی را کنار هم بچینیم، که طول فیزیکی شان ۶۴ متر میشود!
ما هنوز درک درستی از "هوشیاری" نداریم پس اینکه فکر کنیم هوشیاری تنها شامل دادهها و ارتباطهایی در بین آنها است شاید درست نباشد ولی همین هم یک آغاز برای فهم هوشیاری و راهی برای اندازهگیری وزن روح است!
اگر هم اکنون وضعیت مغز شما را ذخیره کنیم و با بهره از فلش مموری مانند درایوهای سختافزاری نگهداری کنیم، فکر بدی نخواهد بود. چون اگر پیکر شما نیز خاموش شود وضعیت روح شما را ذخیره کردهایم.
فلش مموری از نظر فیزیکی چیز پیچیدهای است ولی ساختار آن اینگونه است (در فیلم ببینید).
این یک فلش مموری پایه است. که از ترانزیستورهایی به نام "گیت شناور Floating Gate" در اینجا (در فیلم ببینید) ساخته شده است.
هنگامی که الکتریسیته وجود نداشته باشد رایانه این تنظیم را به عنوان "یک" در نظر میگیرد ولی اگر در "WordLine" و “Bitline” الکتریسیته جریان داشته باشد الکترونها وادار به جریان یافتن حتی در این ماده غیر رسانایی که در بین آنها قرار گرفته است میشوند.
با این کار الکترونها "تونل کوانتمی" در "گیت شناور" تشکیل میدهند تا از رسیدن جریان به "Wordline" جلوگیری کنند. وقتی از جریان یافتن بیشتر از ۵۰ درصد از الکترونها جلوگیری شد، بیشتر جریان از میان منبع میگذرد و به اینجا(اشاره در فیلم) تخلیه میشود و اینگونه دستگاه آن را به عنوان "صفر" میخواند به این ترتیب هر دو بیت "صفر" و"یک" را خواهید داشت.
اکنون اگر جریان را در"WordLine" و “Bitline” وارون کنید همهی گیتها پاک میشوند و به این روش دادهها پاک میگردد.
بر پایهی "مکانیک کوانتومی"، هنگامی که الکترونها در "گیت شناور" گیر افتاده باشند یعنی هنگامی که دادهها نوشته شده است، (الکترونها) انرژی بیشتری از زمانی که گیر نیفتادهاند دارند.
این چیزی است که جرم روح شما را میسازد!
در سال ۲۰۱۱ پروفسور John Kubiatowicz در دانشگاه برکلی افزایش انرژی در هنگام گیر افتادن الکترون به ازای هر بیت را "یک یک تریلیونم" ژول (1*10-15) برآورد کرد. و همچنین گفت که با افزایش انرژی در شماری از الکترونها (گیر افتادهها) شمار کل الکترونهای سیستم نیز تغییری نمیکند ولی به خاطر "اصل بقای ماده و انرژی"، جرم حافظهی (فلش مموری) "پرشده از داده"، از زمان خالی بودن آن بیشتر است.
پس با اصل بقای ماده و انرژی اینشتین E=MC2 میتوان "افزایش جرم" مغز مصنوعی پرشده از داده را با فرض میانگین اینکه نیمی از آن "صفر" و نیمی دیگر "یک" باشد را برآورد کرد. با تخمین دست بالای ۲.۵ پتابایت داده در مغز، جرم هشیاری چیزی در حدود ۱۰۰ فمتوگرم است.(1FG=1*10-18KG)
اگر با این عددها آشنا نیستید باید بگوییم که این یعنی "یک میلیون برابر" کوچکتر از دانهی ماسهی ریز است. یعنی تقریبا هیچ!
ما خودمان را موجود گوشتی سنگینی حس میکنیم ولی اگر همهی آن چیزی که "شما" (یعنی هوشیاری) را میسازد را به پیکرمصنوعی منتقل کنیم هیچ تغییری در اندازههایی که ما آشنایی داریم بوجود نخواهد آورد. با همین برآورد اگر جرم هشیاری همهی انسانهای زمین را حساب کنیم چیزی کمتر از وزن یک دانهی برف خواهد بود.
روح دیجیتالی شما به هیچ وجه مقداری در اندازههای نزدیک به ۲۱ گرم هم نیست. ولی به هر حال یه چیزی هست. آنقدر هست که بتوان از نظر فیزیکی آن را به حساب آورد!
با این همه پس وزن "شبح درون پوسته" چقدر است؟ خوب برابر با اصل بقای انرژی اینشتین و با نگاه به چیزی مانند فلش مموری، وزن آن باید چیزی در حدود "یک ده تریلیونم" گرم باشد. یعنی برابر با مقدار انرژی الکترونهایی که طوفانهای ناشی از فعالیتهای مغزی را در درون مجموعهای از "مولکولهای مقاوم در برابر آنتروپی" رمزگذاری میکند
این خیلی پاد آرمانیتر از "شبح درون پوسته" است نه؟ نگران نباشید.
حتی اگر در آینده شما تنها صفر و یک نیز باشید...
ولی ازاین چیدمان منحصر به فرد "صفر و یکها"، تنها "شما" خواهید رویید (نسخه دوم نخواهید داشت)!
شاید اینها را نیز بپسندید:
بازگرداندن درگذشتگان به زندگی
آیا سرچشمه هوشیاری کشف شده است